کد مطلب:29318
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:35
فرض كنيم كه بدن انسان مرده اي در زير زمين مي پوسد و گياهان از موادّش براي رشد خويش سود مي جويند و تبديل به ذرّات موجود در بدن گياهان مي گردد، يا كافري گوشت بدن مؤمني را مي خورد و گوشت بدن مؤمن از اجزاي بدن كافر مي شود. اينك، اگر در عالم حَشر تمام افراد ب
اوّلا، آنچه موجب تشخّص موجودات مي شود، فصل مميّز و صورت آنهاست نه مادّه. البته، منظور از صورت، شكل و قيافه نيست، بلكه حقيقت آنهاست، و در مورد انسان، روح عبارت از صورت است و مادّه، جسم او.
پس انسانيّت انسان بستگي به همان انسانيّت او دارد، نه به مادّه اش. زيرا مادّه در هر حال موجود است و به آن انسان نمي گويند. همچنين، حيوان و درخت تا وقتي صورت و نام آنها بر مادّه فرود نيايد، به مادّه حيوان و درخت نمي گويند.
ثانياً، مُحال است كه دو صورت با هم در يك مادّه گرد آيند; مثلا يك مادّه هم صورت تخم مرغ داشته باشد و هم صورت جوجه. بلكه ناگزير بايد صورتي از ميان برود تا صورتي ديگر بر آن مادّه پديدار آيد.
اينك، بنابر فرض مذكور، تا وقتي كه آن انسان مؤمنِ مأكول انسان كافرِ آكل نيست، تشخّص آن به همان نفس ناطقه و صورت انسانيّت اوست كه بر مادّه قائم است و هنگامي نيز كه آكل، بدن اين مأكول را مي خورد، مادّه را مي خورد نه صورت انساني را، و آن مادّه، صورت انساني خورنده(=آكل) را به خود مي گيرد. هم صورت مؤمن به جاي خود هست و هم صورت كافر. نكته مهم اين است كه نفس ناطقه، مجرّد است و پس از
ـ971ـ
مردن، موجود است و به همان فعليّت خود باقي است و به هيچ روي تغيير نمي كند.
امّا اين روح و نفس ناطقه آن شخص مؤمن در قيامت با چه بدني محشور گردد در حالي كه ما مي دانيم معاد هم روحاني است و هم جسماني، در پاسخ بايد گفت: ما مي گوييم مثلا اين انسان 40 ساله، همان كودك 10 ساله اي است كه 30 سال پيش ديده ام، با اين كه بدن و جسم او بارها و بارها تغيير كرده است و به اشكالي مختلف در آمده است. در اين جا، وحدت شخصيّت او(كه همان روح اوست) باعث مي گردد كه بگوييم اين همان است.
از آيات و روايات استفاده مي شود كه در قيامت روح به بدني جسماني در مي آيد كه همانند بدن دنيايي اوست. در عالم دنيا هر چند پس از مدّتي بدن انسانها تغيير مي كند، وقتي دو دوست پس از مدّتها به هم مي رسند، يكديگر را مي شناسند و اين تغيير كلّي در جسم، باعث بيگانگي نمي گردد; همچنين است تغييري كه در جسم دنيايي و اخروي حاصل مي گردد.
وانگهي، جسم دنيايي براي دنيا آفريده شده است كه محل درد و رنج و خستگي و بيماري و گذر عمر است، در حالي كه براي جسم اخروي ديگر رنج و بيماري و خستگي مطرح نيست. بنابراين، بايد جسم اخروي در عين شباهت كامل به جسم دنيوي، لطيف تر و كامل تر باشد براي استفاده از نعمتهاي آخرت امكان پذيرد.
( بخش پاسخ به سؤالات )
ـ972ـ
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.